سفارش تبلیغ
صبا ویژن
shab

گاهی....

 

شب است و تاریکی و سکوت همه جا را فرا گرفته ، در پشت این سکوت وتنهایی صدای گریه دختری شنیده میشد

جلوتر رفتم دیدم که فقط مثل ابر بهارون فقط میگرید .

دلیلش را پرسیدم چیزی نگفت و گریه اش شدیدتر شد .

دوباره پرسیدم  اما جز صدای گریه چیزی نشنیدم .

تا این که با صدای گریون و لرزون گفت:

عاشقم و دنیای عاشقان یعنی انتظار و دوری .

و من هم برای دوری از یارم میگریم ، یاری که رفت .

گفتم: او که رفت پس تو را نمیخواست .

گفت : نه اون منو دوست داشت ، اون رفت تا با دستی پر برگردد .

گفتم : از کجا میدانی که برمیگردد آخه خیلی مطمئن حرف میزنی .

گفت : به همان قسمی که با هم خوردیم و عهدی که با هم بستیم .

اون عاشم بود و حتما بر میگردد ، هیچ وقت ناامید نمیشوم و به انتظارش مینشینم .

حتی اگر صد سال هم شود به امید دیدنش وما شدن به دعا مینشینم .

این اشکهای من از سر راز و نیاز با خدای خویش است که عشقم را از او میطلبم زیرا تا او نخواهد نمیشود .

با خود گفتم چه دنیای است دخترک یارش رفته بود اما هنوز به انتظار یارش نشسته بود و مطمئن بود که برمیگردد .

واقعا دنیای عاشقی ، دنیای انتظار است ک هر کسی که عاشق باشد این انتظار را تجربه کرده است .

به امید آن روز که تمام عاشقان و دلسوختگان به عشقشون برسند .

 

 


نوشته شده در سه شنبه 87/5/1ساعت 11:48 عصر توسط manika نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس