خدایا........... خدایا فقط تو را می خواهم.....باور کرده ام که فقط تویی سنگ صبور حرف هایم
برام دعا کن عشق من، همین روزا بمیرم ... آخه دارم از رفتن بدجوری گُر میگیرم ... دعا کنم که این نفس،تموم شه تا سپیده ... کسی نفهمه عاشقت، چی تا سحر کشیده ... این آخرین باره عزیز،دستامو محکمتر بگیر ... آخه تو که داری میری،به من نگو بمون نمیر ... گاهی بیا یه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ... من با تو سوختم نازنین،باشه برو با من نسوز ... اگه یروز برگشتی و گفتن فلانی مرده ... بدون که زیر خاک سرد حس نگاتو برده گریه نکن برای من قسمت ما همینه ... دستامو محکمتر بگیر لحظه ی آخرینه ...
این آخرین باره عزیز،دستامو محکمتر بگیر ... آخه تو که داری میری،به من نگو بمون نمیر ... گاهی بیا یه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ... من با تو سوختم نازنین،باشه برو با من نسوز ... برام دعا کن عـــــــــشــــــــــق من ... شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن... رمضان ماه خدا و ماه آشنایی با قرآن است در این ماه به قرائت قرآن بسیار تأکید و سفارش شده است. و در بین مسلمانان مرسوم است که در ماه مبارک رمضان بیشتر از ماههای دیگر قرآن میخوانند و این خود وسیلهای است که انسانها با قرآن و معارف الهی آشنایی بیشتر پیداکنند و برای پیشرفت در صراط الهی از قرآن مجید آموزش بگیرند. در قرآن و روایات و احادیث آمده که ماه مبارک رمضان ماه نزول قرآن و ماه آشنایی با قرآن و ماه خداست. [ایام روزه] ماه رمضان است که قرآن در آن نازل شده است که راهنمای مردم است و آیات روشنگری شامل رهنمودها و جدا کننده حق از باطل در بر دارد. پس هر کس از شما که در این ماه حاضر [مقیم] بود بر اوست که روزه بگیرد و هر کس بیمار یا در سفر بود، باید تعدادی از روزهای دیگر [روزه بدارد] خداوند برای شما آسانی میخواهد و برایتان دشواری نمیخواهد تا سرانجام شمار [روزهای روزه] را کامل کنید و خداوند را برای آن که رهنمونتان کرده است تکبیر بگویید باشد که سپاسگزار باشید. در تفسیر این آیه در تفسیر گازر چنین آمده است: ماه رمضان آن است که قرآن در آن فرستاده شد قرآنی که راه نماینده است مردمان را از ظلالت و حجتهای روشن است از شریعت و اسلام و فرق میان حلال و حرام. پس هر که در ماه رمضان حاضر بود و در وطن خود ساکن باشد و مسافر نباشد باید که روزه دارد چون شرایط وجوب وشرایط صحت وی را حاصل بود ماه را شهر خواند که رمضان نامی است از نام خدای پس این ماه را مطلق رمضان نگویند. امام صادق (ع)از پدران خود از رسول خدا (ص) نقل کرده است که رسول خدا فرموده است: شهر رمضان شهرالله. ماه رمضان ماه خدای است. حضرت علی (ع) در باره تلاوت قرآن و اهمیت آن در ماه مبارک رمضان فرمودند: ای روزهدار به تلاوت قرآن در شبها و روزهابه خدا تقرب بجوی. زیرا کتاب خدا شفاعت کنندهای است که در قیامت شفاعتش رد نمیشود برای قرائت کنندگان آن و بقدر تلاوت آیات قرآن کریم درجاتش در بهشت بالا میرود. ای روزه دار بشارت باد تو را هر نفسی که در این ماه میکشی ثواب تسبیح در نامة عمل تو مینویسند. رسول گرامی (ص) فرمودند: ای مردم هر کس آیهای در ماه مبارک رمضان تلاوت کند ثواب تلاوت یک آیه به اندازه ثواب تلاوت تمام قرآن در غیر ماه رمضان است. رسول گرامی (ص) فرمودند: حسادت جایز نیست مگر در دو مورد یکی نسبت به مردی که مالی را خداوند به او داده و وی در راه خدا آن را شب و روز انفاق میکند و دوم نسبت به شخصی که به قرآن آگاه است و شب و روز آن را اقامه میکند. «علیک بقراءة القرآن فان قراءة کفارة للذنوب و ستر فی النار و امان من العذاب». رسول گرامی (ص) فرمودند: «بر تو باد به قرائت قرآن، همانا که خواندن قرآن کفاره گناهان است و پوشش میباشد در مقابل آتش و امانی محسوب میشود از عذاب دوزخ». امیرالمؤمنین علی (ع) در مورد تلاوت قرآن و فضیلت آن فرمودند: «خانهای که در آن قرآن تلاوت میشود و یاد خدا میشود برکات آن افزون میگردد فرشتگان به آن خانه وارد میگردند و شیاطین از آن دور میشوند و خانهای که در آن قرآن تلاوت نمیشود و یاد خدا نمیشود برکات آن کاسته میشود فرشتگان از آن خانه دور میشوند و شیاطین به آن خانه وارد میشوند». «من انس بتلاوة القرآن لم توحشه مفارقة الاخوان» امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: کسی که به تلاوت قرآن انس پیدا کرد جدایی دوستان او را به وحشت نخواهد انداخت. امام باقر (ع) فرمودند: «لکل شیء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان» «برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن ماه رمضان است». «القرآن عهدالله الی خلقه فقد ینبغی للمرء المسلم ان ینظر فی عهده و ان یقرء منه فی کل یوم خمسین آیه». امام صادق (ع) فرمودند: قرآن عهد خداوند است با بندگان او، پس سزاوار است که هر فرد مسلمان در هر روز به آن عهد نظر کند و از آن پنجاه آیه قرائت کند». از امام رضا (ع) از پیامبر (ص) که فرمودند: قسمتی از قرآن خواندنتان را به منزل اختصاص دهید، همانا خانهای که در آن قرآن تلاوت شود بر اهلش آسان میگذرد و خیر وبرکت آن منزل زیاد شده و اهلش در فراوانی واقع میشوند. شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟ چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟ خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم؟ خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی!!!
به تو عادت کرده بودم روز اول سال آدم به آدم میرسه ، اما اس ام اس به آدم نمیرسه ! سال ???? بر شما مبارک . . . عید است ولی بدون او غم داریم / عاشق شده ایم و عشق را کم داریم ای کاش که این عید ظهورش برسد / اینگونه هزار عید با هم داریم اللهم عجل لولیک الفرج سال نو مبارک . . . امیدوارم عید با بوسه هایش، بهار با گلهایش و سال نو با امیدهایش بر تو ای عزیزترین مبارک باشد. . . . صندوقچه ای بهر دلت خواهم بود / دریا بشوی تو ، ساحلت خواهم بود ای یار اگر تو قایق عشقم باشی / من هم ملوان زبلت خواهم بود ! سال نو را به تو عشقم تبریک میگم . . . فرخنده باد بر همگان مقدم بهار / نوروز، جاودانه ترین جشن روزگار نوروز مبارک . . . برآمد باد صبح و بوی نوروز / به کام دوستان و بخت پیروز مبارک بادت این سال وهمه سال / مبارک بادت این روز و همه روز نوروزتان پیروز
. . . ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها ای تدبیر کننده روز و شب ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر حال مارا به بهترین حال دگرگون کن سال نو مبارک . . . دم همه اونایی که تو خونه تکونی دلشون ما رو دور نریختن گرم، ما هم سعی می کنیم زیاد جا نگیریم! سال نو مبارک . . . لحظه ای که سال تحویل می شه ، تنها لحظه ایه که بی منت به من لبخند می زنی کاش هر ثانیه برای من سال تحویل باشه تا لبخند همیشه مهمون لبهات بمونه سال نو مبارک . . . سال ?? با تمام ادعاهاش رفیق نیمه راه از آب در اومد امیدوارم سال ?? مثل اجدادش نارفیق نباشه و با ظهور آقا رفاقت خودش رو ابدی کنه . . . به امید ظهور آقا ، سال نو مبارک . . . سلام به قاصدکهای خبر رسان که محکوم به خبرند و سلام به شقایقهایی که محکوم به عشقند و سلام به شکوفه هایی که با شکفتن خود خبر از بهار میدهند عید نوروز مبارک . . . آمد بهار و گل رخ من در سفر هنوز / خندید و ابر چشم من از گریه تر هنوز آمد درخت گل به بر امّا چه فایده؟ / کان سرو گلعزار نیامد به بر هنوز اللهم عجّل لولیک الفرج . . . مُدّعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار / من گلی دارم که عالم را گلستان می کند گل من را بهاری بی خزان است / گل من مهدی صاحب زمان است اللهم عجّل لولیک الفرج . . . یادت باشه : تعطیلات بزودی تموم میشه وبعدش سرکار رفتنه که انتظار تورو میکشه ! بازم ?سال کار و خستگی! می خوام بنویسم فقط می خوام بنویسم نمی دونم چی فقط می خوام بهت نگاه کنم و با حروف بازی کنم همین خیلی ساده و شایدم سخت نمی دونم چرا بارونی می شه چشمام وقتی که حروف کنار هم قرار می گیرن و اسم تو رو می سازن تو می دونی؟ یه ریتم ساده، پر اشک پر عشق، پر رویا فقط یه ریتم یه خیال یه خیال ساده لالایی لالایی ... چقدر دلم برای این ریتم تنگ شده یه ریتم ساده و گوش نواز لالا لالا لالایی پرم از گریه پرم از رویا و شاید یه لبخند توی این دنیای کوچیک دلم تنگه مفهوم عشق از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است . راستی تصویر بالا کاراکتر چینی سنتی به مفهوم عشق است
می ترسم از اینکه بگم دوسش دارم...اون نمی دونه که با دل من چه کرده...نمی دونه که دلی رو اسیر خودش کرده
هنوز در باورم نیست که دل به اون دادم و اون شده همه هستی ام
روز های اول آشنایی را بیاد میاورم آمدنش زیبا بود ...آنقدر زیبا حرف می زد که به راحتی دل به او باختم و او شد اولین عشقم در زندگی
بارالها گویی تو تمام زیبایی های عالم را در چهره و کلام او نهاده بودی
واین گونه مرا اسیر او کردی و دل کندن از او شد برایم محال و داشتنش بزرگترین ارزویم در زندگی
حالا که عاشقش شدم تو بگو چه کنم که تنهایم نگذارد....خدایا امشب به تو می گویم چون تو تنها مونس تنهایی هایم هستی..
چگونه بگویم بدون او می میرم....او رفته و در باورم نیست نبودنش...
خود خوب می دانم او مرا کودکی فرض کرد که نمی داند عشق چیست و برای عاشقی حرمتی قائل نمی باشد
مرا به بازی گرفت یا شاید....نمی دانم.....دگر هیچ نمی دانی.. اعتراف می کنم نفسم به بودن او وابسته است
بعد رفتن او دگر این نفس را هم نمی خواهم....حال تو بگو چه کنم ؟
بار خدایا دوست دارم مرا بفهمد حتی برای یه لحظه
ای به من نزدیک تر از من
ای حضورم از تو تازه
ای نگاهم از تو روشن
به تو عادت کرده بودم
مثل گلبرگی به شبنم
مثل عاشقی به غربت
مثل مجروحی به مرهم
لحظه در لحظه عذابه
لحظه های من بی تو
تجربه کردن مرگه
زندگی کردن بی تو
من که در گریزم از من
به تو عادت کرده بودم
از سکوت و گریه شب
به تو حجرت کرده بودم
با گل و سنگ و ستاره
از تو صحبت کرده بودم
خلوت خاطره هامو
با تو قسمت کرده بودم
خونه لبریز سکوته
خونه از خاطره خالی
من پر از میل زوالم
عشق من تو در چه حالی
از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد .
از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان .
از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است .
از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهی است .
از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن می سوزد .
از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عددی هست که هرگز تنها نیست .
از استاد فیزیک پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آدم ربائی هست که قلب را به سوی خود می کشد .
از استاد انشا پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد .
از استاد قرآن پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آیه ای است که در هیچ سوره ای وجود ندارد .
از استاد ورزش پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها توپی هست که هرگز اوت نمی شود .
از استاد زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها کلمه ای هست که ماضی و مضارع ندارد .
از استاد زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها میکروبی هست که از راه چشم وارد می شود .
از استاد شیمی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها اسیدی هست که درون قلب اثر می گذارد.
ا
ز خودم پرسیدم عشق چیست؟گفتم …………………….
دوستت دارم تا اخرین نفس عزیزم.
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |