سفارش تبلیغ
صبا ویژن
shab

تقدیم به بهترینم که منو تنها گذاشت و رفت

 

ای امیدم برگرد که بی تو دنیا برایم دگر معنایی نخواهد داشت

برگرد و شادی را دوباره به من هدیه کن ، که بی تو حال و روزم خزان است .

ای امید زندگیم کاری نکردم که ز من رنجیدی و رفتی

مرا با کوله باری از خاطره و امید تنها گذاشتی

من این زندگی را بی تو نمی خواهم

من فقط تو را می خواهم و دوست دارم تا ابد در کنار تو باشم

    برگرد ای عشق من

شب و روز به یاد تو روزا رو سر میکنم

شب که میشه به یاد تو چشام و می بندم و تا صورت ماهتو تو خوابم ببینم

صبح که میشه میبینم باز تو نیستی کنارم و باز گریه ام میگیره

دلم تنگه برای اون شنیدن صدای مهربونت

دلم تنگه برای اون آغوش گرمت

دلم تنگه برای جای خالی بوسه هات رو گونه ام

دلم تنگه برای حرف های عاشقونت

دلم تنگه برای اون همه خاطره ها

دلم تنگه برای اون همه دیونگی ها

هنوزم باورم نمیشه که تو کنارم نباشی

آخه جون من بسته به بودن تو

رفتی و من و بی آشیون کردی

تو قول داده بودی که باشی همیشه کنارم

اما رفتی و تنها گذاشتی من و با خاطراتم

می سپارمت به اون خدای مهربون 

اون خدایی که میدونه جز تو نبود کسی توقلب من

تنهام گذاشتی به جرم اینکه نارفیقم

به جرم اینکه جز تو کس دیگه ای رو می پرستم

اما ای عزیز جونم خدا خودش می دونه جز تو نبود کسی تو سرنوشتم

جز تو نبود کسی تو قلبم

التماس و آه و ناله تو رو راضی به بودنت نکرد

فکر می کنی که نارفیقم

به خدا قسم تویی تنها عزیزم

نیست جز تو کسی تو قلبم

رفتی بدون ما هم خدایی داریم

قلبم شکسته از تهمتهات عزیزم

برو ، برس به زندگیت

ولی بدون پا گذاشتی رو قلبم

سپردمت به اون خدای مهربون

منو که ازت گرفت ولی باشه همیشه یاور تو

دوست دارم هر جا هستی یادت باشه به یادتم

یه قلب شکسته و یه چشم منتظر همیشه به راهتم

دوست داشتم

دوست دارم

و

دوستت خواهم داشت

 

 


نوشته شده در یکشنبه 88/11/11ساعت 10:37 صبح توسط manika نظرات ( ) | |

در فصل تگرگ عاشقت میمانم / با ریزش برگ عاشقت میمانم

هر چند تبر به ریشه ام میکوبی / تا لحظه مرگ عاشقت میمانم . . .

.

.

.

 

آسمان جای عجیبیست نمیدانستیم / عاشقی کار غریبیست نمیدانستیم

عمر مدیون نفس نیست نمیدانستیم / عشق کار همه کس نیست نمیدانستیم . . .

.

.

 

 

دلی را نشکن شاید خانه خدا باشد

کسی را تحقیر مکن شاید محبوب خدا باشد

.

.

.

 

من که گفتم این بهار افسردنی است / من که گفتم این پرستو مردنی است

من که گفتم ای دل بی بند و بار / عشق یعنی رنج ، یعنی انتظار

آه عجب کاری به دستم داد دل / هم شکست و هم شکستم داد دل . . .

.

.

.

یک نفر امد قرارم را گرفت / برگ و بار و شاخسارم را گرفت

چهار فصل من بهار بود ، حیف / باد پائیزی بهارم را گرفت

اعتباری داشتم در پیش عشق / با نگاهی ، اعتبارم را گرفت

عشق یا چیزی شبیه عشق بود / آمد و دار و ندارم را گرفت . . .

از کمکی دریغ مکن شاید کلید بهشت باشد

سر نماز اول وقت حاظر شو ، شاید آخرین دیدارت با خدا باشد در زمین. . .

.

.

.

پت ! پت ! پت ! پت ! پت !

پت ! پت ! پت ! پت!

پت ! پت ! پت !

پت ! پت !

این صدای موتور قلب منه که از دوریت ، به پت پت افتاده !!!

.

.

.

 نهادم به دلت عاشقانه ، دانه عشق / امیدوارم از آن سر زند جوانه عشق . . .

.

.

.

اشتباهی که همه عمر پشیمانم کرد / اعتمادی بود که بر هر کس من میکردم

.

.

.

کبوتر های قلبم را به سویت میپرانم ، شاید از تو آیین محبت بیاموزند . . .

.

.

.

 


نوشته شده در یکشنبه 88/11/11ساعت 9:10 صبح توسط manika نظرات ( ) | |

من تو رو دوست دارم اندازه دنیا
نمیتونم که بمونم بی تو اینجا
شبا وقتی میمونم خسته و تنها
تا بیای میشمرم ثانیه ها را
تو همونی . سهم من از عاشقی و آشنایی
اگه دوری اگه نزدیک . با دل من همصدایی
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
من میخوام پنجره ها رو به خورشید وا بشه
شب دلتنگی از این خونه بره . تو بمونی
من میخوام روزای بد . روز آفتابی بشه
شب خاکستری . مهتابی بشه . تو بمونی
تو بمونی . تو که دستات داره بوی مهربونی
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
من میخوام پنجره ها رو به خورشید وا بشه
شب دلتنگی از این خونه بره . تو بمونی
من میخوام روزای بد . روز آفتابی بشه
شب خاکستری . مهتابی بشه . تو بمونی
تو بمونی . تو که دستات داره بوی مهربونی
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا

هزار تا رگ دارم و هزار تا رفیق ... اما تو شاه رگی و تک رفیق

 



وقتی که دیگر رفت...
من به انتظار امدنش نشستم...
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد...
من او را دوست داشتم...
وقتی که او تمام کرد...
من شروع کردم...
وقتی که او تمام شد...
من اغاز شدم...
و چه سخت است تنها متولد شدن...
مثل تنها زندگی کردن است... مثل تنها مردن...

هزار تا رگ دارم و هزار تا رفیق ... اما تو شاه رگی و تک رفیق

 


نوشته شده در یکشنبه 88/11/11ساعت 8:53 صبح توسط manika نظرات ( ) | |

مرو ای دوست مرو ای دوست
مرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو
به گل روی تو
مروای دوست مرو ای دوست
بنشین با من و دل بنشین تا برسم مگر
به شب موی تو
تو نباشی چه امیدی به دل خسته من
تو که خامو شی بی تو به شام وسحر چه کنم
با غم تو

مروای دوست مرو ای دوست
مرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو
به گل روی تو
بنشین تا بنشانی نفسی آتش دل
بنشین تا برسم مگر به شب موی تو
تو نباشی چه امیدی به دل خسته من
تو که خامو شی بی تو به شام وسحر چه کنم
با غم تو
چه کنم با دل تنها که نشد باور من
تو و ویرانی خاموشی کوهم اگر اگر چه کنم با غم تو

چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل من
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل م
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل من
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل م
چه کنم.......
هزار تا رگ دارم و هزار تا رفیق ... اما تو شاه رگی و تک رفیق

نوشته شده در یکشنبه 88/11/11ساعت 8:41 صبح توسط manika نظرات ( ) | |


عزیزم ....

نمیدانم چه بنویسم چرا که میخواهم بهترین کلامها را نثارت کنم اما واضح میگویم احساس واقعی من در کلام نمیگنجد


پس ساده می گویم :


 ای بهترینم دوستت دارم...

 

من تموم زندگیمو پای عشق تو گذاشتم


 

خرج احساس تو کردم هر چی داشتم و نداشتم


 

واسه آبی نگاهت دلمو زدم به دریا


 

سیب ممنوعه رو چیدم مثل آدم واسه حوا


 

بین خطهای رو دستت خط زندگیمو دیدم


 

روی بوم کهنه ی دل طرح چشماتو کشیدم


 

 


 

.............


نوشته شده در یکشنبه 88/11/11ساعت 8:39 صبح توسط manika نظرات ( ) | |

دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌
دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌

نوشته شده در شنبه 88/11/10ساعت 11:55 صبح توسط manika نظرات ( ) | |

  دستانم تشنه ی دستان توست

                         شانه هایت تکیه گاه خستگی هایم

                               با تو می مانم بی آنکه دغدغه های فردا داشته باشم

                                     زیرا می دانم فردا بیش از امروز دوستت خواهم داشت

 

 

 


 

 عاشقانه                                                                                             

 

یادت در ذهـــــــنم و عشقت در قلبم                                         

                                 و عطر مهربانیت در تمام وجودم هست

عزیزم محبت را در پـــاکی نگاهت                                             

                                           و صــــــــداقت را در وجود مهربانت معنی کردم

 و بدان زیباترین لحظه هایم                                                     

                                             در کــــنار تو بودن است  .......                       

 ????????

 

 

زندگی بی عشـــــــق...                                                                        

 

زندگی بی عشق همچون دریای بی حاصل است

 

                     حاصل هستی همین عشق است و باقی باطل است

 

                   زندگی بی عشق سراپایش نمی ارزد به مفت

 

                               آن که عمرش را فدای عشق سازد عاشق است.

 

 

نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ...

ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ...

کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ...

کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم

و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است

میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم...

کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم...

میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود

 میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت ...

انتـــــــــــــــــــــــــــــظار ...

شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !

تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!

تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا امیدی ، شکنجه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛

هق هق شبونه ؛ افسردگی ، پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و .... !

 برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد

و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد

 تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!!

 

بهاربیست بهترین خدمات وبلاگ نویسان نسل جوان            www.bahar20.sub.ir

تمام زندگیم را دلتنگی پر کرده است...

دلتنگی از کسی که دوستش داشتم و عمیق ترین درد ها و رنجهای عالم را در رگهایم جاری کرد !

درد هایی که کابوس شبها و حقیقت روزهایم شد? دوری از تو حسرتی عمیق به قلبم آویخت و پوست تن کودک عشقم را با تاولهای دردناک داغ ستم پوشاند

 دلتنگی برای کسی که فرصت اندکی برای خواستنش ? برای داشتنش داشتم.    

دلتنگی از مرزهایی که دورم کشیدند و مرا وادار کردند به دست خویش از کسانی که دوستشان دارم کنده شوم .

در انسوی مرزها دوست داشتن گناه است ? حق من نیست ? به اتش گناهی که عشق در آن سهمی داشت مرا بسوزانند .

رنجی انچنان زندگی مرا پر کرده است? آنچنان دستهای مرا از پشت بسته است? آنچنان قدمهای مرا زنجیر کرده است که نفسهایم نیز از میان زنجیر ها به درد عبور می کنند . . . 

دوست داشتن تو چنان تاوان سنگینی داشت که برای همه عمر باید آنرا بپردازم ... و من این تاوان سنگین را با جان و دل پذیرا شدم .            

همه عمر ? داغ تو بر پیشانی و دلم نشسته است و مرا می سوزاند .   

تو نمایش زندگی مرا چنان در هم پیچیدی که هرگز از آن بیرون نیایم. . . آنقدر دلتنگ دوریش هستم .. آنقدر دلتنگ سرنوشت خویشم .. آنقدر دل آزرده عشق تو هستم که همه هستیم را خوره بی کسی و تنهایی می جود . . . 

 به او نگاه می کنم ? به او که چون بهشت بر من می پیچد و پروازم می دهد .  

به او که لبهایش از اندوه من می لرزند .       

به او که دستهای نیرومندش ?عشقی که سالها پیش اجازه اش را از من گرفتند جرعه جرعه به من می نوشاند . . . . .        

به او که چشمهایش در عمق سیاهی می خندید و دنیایم را ستاره باران می کرد.     

به او که باورش کردم و دل به او باختم

به او که دلم می خواهد در آغوشش چشمهایم را بر هم بگذارم و هرگز ? هرگز ?هرگز به روی دنیا بازشان نکنم .          

 به او که تکه ای از قلب مرا با خود خواهد برد       

به او که مرزهای سرنوشت ? سالها پیش دوریش را از من رقم زده است. سراسر زندگیم را اندوهی پر کرده است که روزها و ماهها از این سال به سال دیگر آنها را با خود می کشم و میدانم که زمان ? شاید زمان ? داغ مرا بهبود بخشد ولی هرگز فراموش نخواهم کرد که از پشت این دیوار شیشه ای نگاهش چگونه عمق وجودم را لرزاند . 

    

لبهایش لرزش لبهایم را نوشید و دستانش ترس تنم را چید و نفسهایش برگهای رنگین خزان را به باران عاشقانه بهار سپرد .


نوشته شده در شنبه 88/11/10ساعت 11:55 صبح توسط manika نظرات ( ) | |

هرچی میخوام برات بگم قصه دل واپسیه

هرچی نثارت بکنم یه آسمون بی کسیه

قصه تو                        قصه من                       قصه عاشق بودنه

حرفای ما هر کلمه ش از عاشقی سرودنه

نمیدونم یادت میاد روزایی که غصه نبود              حیف که همیشه این روزا خاطره میشه خیلی زود

یادش بخیر زمانیکه شعرای من مال تو بود           دست من از تو مینوشت قلب من از تو می سرود

اما دیگه فاصله ها چیزی برامون جا نذاشت          انگار نمیشه دور بود و پیش کسی دل جا گذاشت

شاید اینم یه قصه بود که قهرماناش ما بودیم              ما که به غیر از دل خوش دنبال چیزی نبودیم

حالا دیگه تو فال ما نشونه عاشقی نیست 

 دیگه نمیشه گفت که عشق چیزی همیشه موندنیست 

 


نوشته شده در شنبه 88/11/10ساعت 11:53 صبح توسط manika نظرات ( ) | |

 خدا وصیت منو گوش بده ناممو بخون

                           
شاید دیگه من نباشم مواظب عشقم بمون


می سپرمش بهت میرم تمام تار و پود مو


یه وقت نیاد برنجونیش کسل کنی وجودمو


خدا یه وقت کسی نیاد بدزده قلب ساده شو


کسی نیاد تو زندگیش بشینه زیر سایه شو


بهش بگه دوسش داره خیلی بد زمونه مون


خدا سپردمش بهت مواظب عشقم بمون


خدا شاید این عشقی که من میگمو تو نشناسی


نزدیکترین کسَم اونه خیلی دوسش دارم راستی


یادم نره بهت بگم عزیزترین من اونه


خودم مهم نیست اما اون نذاری تنها بمونه

 

 


نوشته شده در شنبه 88/11/10ساعت 11:48 صبح توسط manika نظرات ( ) | |

 

زمانی عاشقی ومیتونی ادعا کنی عشقت واقعیه که رهاش کنی...در قفس رو باز کنی و بذاری پرنده ی قشنگت پرواز کنه...آزاد،آزاد...بذار اونقدر بره که تو انتهای آسمون ببینیش...مطمئن باش اگه دلش عاشق باشه وبرگشتنی باشه، برمیگرده ...اما اگه بر نگشت...بسپرش دست خدا...بذار اونقدر پرواز کنه تا به اون جایی که میخواد برسه. به همون جایی که دل کوچیکش شاد باشه واحساس سعادت کنه و تو رو تو رویات خوشحال کنه...

 


نوشته شده در شنبه 88/11/10ساعت 11:47 صبح توسط manika نظرات ( ) | |

<      1   2   3   4   5   >>   >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس